صبحی که از خواب پا شدم سرد بود ، حسی نبود که پاشم ، تنم پر از درد بود
با اکراه و با نفرت ، از خونه دل رو کندم ، خواستم که خوشحال باشم ، خواستم همش بخندم
خسته و ناامید و ، زار و ضعیف و داغون ، خوشحالم و ولیکن ، فکر می کنم خر هستم ، روی دوشم یه پالون
قدم زدن تو سرما ، طبع لطیف هوا ، منظره های برفی
شوقی نداد به چشمام ، روی لبام نیاورد ، نه خنده ای نه حرفی
توی ایستگاه نشستم ، مترو بیاد سوار شم ، تا لحظه ی وصالش ، رو صندلی نشستم
حواس من نه اینجاس ، حواس من نه اونجاس ، حواس من با من نیست ، حواس من … حواس من …. حواس من به بیجاس
آدما از خندیدن ، افتاده ان به قاه قاه ، حسود نیستم ولی خب ، بی خیال… ، من رسیدم دانشگاه
دلتنگی و استرس ، از صورت و رفتارم ، از سر تا پام می باره
مشهوده گیجی توی ، راه رفتن و نگاهو ، دلم که بی قراره
دخترای دانشگاه ، با خودشون می گفتن ، این پسره اسکوله ، بالا و پایین میره ، مضطرب و منگوله
حرف حساب اونا ، جواب واسه ام نذاشته ، این سرنوشت بد (خوب؟) رو ، کی تو کاسه ام گذاشته؟
————————————–
تو یکی از کلاسا ، صورت مهتابیشو ، به یکدفعه می بینم
جادو میشم ناگهان ، روی زمین راهرو ، دلم میخواد بشینم
اخمالوام ولیکن ، دست و پاهام می لرزه ، از چشمای نافذش ، خیلی دلم می ترسه
نگاهای من به اون ، نگاهای اون به من ، تفسیر این یه بیته ، واقعا و کاملا :
“نگاه من ننگ توئه ، نگاه تو قاتل من
از توی دریای چشام ، رد میشی و ، نمیشینی ، یه ذره هم رو پلکای ساحل من”
از پشت شیشه ی در ، تو کلاسو می بینم ، از دیدن صورتش ، خسته و سیر نمیشم
گوشام توی کلاسه ، چشام به سوی داخل ، یک پسری یکدفعه ، تیکه میره ناغافل
کل کلاس منفجر ، غیر از یکی فرشته ، این سرنوشت بد (خوب؟) رو ، اون واسه من نوشته
نگاه پر خواهشم ، تاثیری بش نداره ، کاشکی که سیم برقو ، مستخدم دانشگاه ، تو دست من بذاره
میخوام ببینمش سیر ، از ابروها و دستاش ، موهای ژولیده اشو ، برق درون چشماش
نمیذاره نمیخواد ، با دل من نمیاد
————————————–
نمی تونم ببینم ، که از دلم دور شده ، چشم دلم از عشقش ، منهدم و کور شده
با نگاه و با خشمش ، با صحبتای تندش ، غم تو رخم می پاشید
کاش توی سرما و سوز ، یک سیلی از مهربون ، تو صورتم می خوابید
سوار مترو میشم ، مقصد من کلی دور ، ولی باید بمونم ، باید بمونم صبور
حسن آباد خمی&ی ، خستگی و خستگی ، نمی بینم تنش رو ، تیره میشه زندگی
عاقبت و سرانجام ، به خونه برمی گردم ، خسته و زار و مایوس ، پر از هراس و دردم
با این همه ولیکن ، اینا نشد تسلی(تسلا) ، با شعر و با ترانه ، نمی رسم به …
با همه ی تفاسیر ، نمی تونم نخوامش ، فقط میخوام بمیرم ، دنیا بشه به کامش
کاشکی که فردا روزی ، بیوفتم و بمیرم ، خانوم راحت شه از این ، حیله ها و شریرم
دختر مهربونو ، به ته خشم رسوندم ، باید به جای این کار ، زهرو توی حلقومم ، آهسته می خوروندم
… ی مهربونم ، کدوم خری من هستم ، که قلب کوچیکت رو ، با دشمنی شکستم
دو چشم بی فروغم ، دو چشم پر دروغم ، دو چشم غرق خاک و ، از عشق تو شلوغم
فدای خیرگیه ، مردمکای چشمات ، فدای سِرّ و سرده ، پوست لطیف دستات
————————————–
خواب سفید شب هام ، رنگ چشاتو میخواد ، سیاه سفید دو رنگی ، به دنیامم که میاد
دلم میخواد بخوابم ، به خواب تو رو ببینم ، تو بیداری نشد که ، کنار تو بشینم
شاید بشه تو این خواب ، دستتو هم بگیرم ، بدتر از اونم بشه ، به زیر پات بمیرم
————————————–
با خودم قرار گذاشته بودم راجع به این مسئله بطور مستقیم و غیرمستقیم چیزی ننویسم ولی بعد از یه ماه و نیم سرکوب به مرز انفجار رسیدم و وقتی نمی تونم با خودش حرف بزنم مجبورم یه جایی خودمو تخلیه کنم. سر این قضیه کم کم دارم به مرز جنون می رسم و کارایی که قبلا واسه خودم تابو و ممنوع کرده بودم دارم انجامشون میدم. هرچند حسابی داره اذیت میشه و انصافا آدم فوق العاده اییه و منم به هیچ عنوان دلم نمیخواد ناراحتش کنم اما راه بدست آوردن دلو بلد نیستم. کاش خودش هم کمی با من مسامحه می کرد و منو دست کم نمی گرفت و اجازه می داد هیجان درونی من به طرق مثبت منتشر بشه. امیدوارم هستم بخاطر این پست دلخور نشه و امیدوارم سعی کنه جنبه های مثبتو بیشتر ببینه. صرفا امیدوارم و اصلا غیر از این هم نمی دونم باید چیکار کنم.
پی نوشت : یه هفته ای میشه که اینترنتم قطعه. به محض وصل شدن بیشتر آپدیت می کنم. ضمنا این پست یه آهنگ دانلودی هم داره که اونم میذارم. کامتنا رو هم حتما جواب میدم.
آهنگ نوشت : اینم همون آهنگی که گفته بودم. دومین آهنگ معروف امین حبیبی.
حامد جان،
پیشنهاد می کنم بری به این آدرس” labynth.blogfa.com”و پست “آدمهای پر چگالی” رو بخونی. فکر کنم برای مزاجت خوب باشه.
خودتو جمع و جور کن پسر جان، هنوز اول راهی بابا، چه خبره؟!!!
چی بگم اخه.
حامد حواست به خودت باشه همین فقط
ممنون خوندم ولی خیلی کلی بود.
من جمع و جورم! فقط یه تخلیه روانی بود!
هست. صد در صد حواسم به خودم و همه جا هست.