وز افتخارات شیخنا ۳

وز افتخاراتش این بود که چون باباش بی.ام.و داشت، صد تا دختر باهاش دوست بودن.

پی نوشت۱: با خودش یا باباش؟ کژتابی داره

پی نوشت۲: یعنی امروز بطور ناگهانی عاشق جوونی های آدری هپبورن شدم. الان چیکار باید بکنم؟ منتظر شم تا برزخ؟

6 دیدگاه در “وز افتخارات شیخنا ۳

  1. ببین می تونی شماره اون دوست بابا بی ام و دار یا خود همون بابای بی ام و دارش رو برام پیدا کنی ؟!
    صبر کن ببینم اصلا بذار یه راست بریم سر اصل مطلب! شماره خود بی ام و رو هم برام جور کنی ممنونت میشم!
    تو که ایشالله حالا حالاها به وصال این آدری خانوم نرسی بذار اقلا دوستات به یه مرادی برسند !
    جدا امان از عشق های این دوره و زمونه ! ::-O

  2. دو خط موازی به هم نمی رسن مگه اینکه یکیشون کج بشه. من بهت تبریک میگم که به وصال رسیدی بالاخره.

  3. شماره پدربزرگشو دارم. اگه کارو راه میندازه البته.
    ایشالا تو جهنم عقد و عروسی با آدری رو می گیرم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

@-: :wink: :twisted: :roll: :oops: :mrgreen: :lol: :idea: :evil: :d :cry: :arrow: :?: ::-O ::) :-| :-x :-o :-P :-D :-? :) :( :!: