در راهروری ساختمان اداری دانشگاه…
پسر اول: ای بابا همش باید بریم این اتاق اون اتاق. خسته شدیما
پسر دوم: دیگه همینه دیگه. باید این پروژه رو طی کنی.
——————————————————–
اون: اصلا من نمک جمعم. هرجا میرم بیرون دفعه بعد میگن اینم بگید بیاد.
من: اتفاقا منم نمک جمعم. هروقت میریم بیرون دفعه بعد میگن اینو دیگه نیارین.
——————————————————–
پسری در جوار دوتا دختر نشسته و با هیجان خطاب به یکیشون درحال صحبته.
-: ببین یعنی یه عکسی گذاشته بود اینستا که اگه ببینیش پشمات می ریزه…
۱۰ لایک
مگه میشه شما برید تو یه جمعی بعد بگن دفعه بعد دیگه نیاین؟؟ مگه میشه همچین چیزی؟ :))
آقا یکم زود به زود تر پست بذارید آخه این چه وضعشه من اعتراض دارم لطفا پاسخگو باشید
[پاسخ]
حامد پاسخ در تاريخ مهر ۱۷ام, ۱۳۹۴ ۲۰:۵۵:
چرا نمیشه؟ حداقلش کسی بهم نگفته دفعه بعد بیا
هفته دیگه این پایان نامه تموم شه هر روز پست میذارم. این چندوقت نمی تونستم تمرکز کنم واسه نوشتن.
[پاسخ]
إع تو هنوز میری دانشگا؟؟؟ ایییینهمه مدت نبودم الان اومدم گیسام سفید شده با واکر راه میرم سمعک گذاشتم ٬ تو هنوز میری دانشگا؟؟؟؟
[پاسخ]
حامد پاسخ در تاريخ آبان ۱۳ام, ۱۳۹۴ ۱۱:۳۵:
منو از واکر نترسون که خودم با ویلچر میرم دانشگاه. این همه مدت نبودی انگار من اون همه مدت بودم.
خدا پل واکرم بیامرزه
[پاسخ]
متواری پاسخ در تاريخ آبان ۱۴ام, ۱۳۹۴ ۰۰:۱۴:
رحمت کناد…
[پاسخ]
راستی پایان نامه تموم شد بسلامتی؟
[پاسخ]
حامد پاسخ در تاريخ آبان ۱۳ام, ۱۳۹۴ ۱۱:۳۶:
تموم شد و حالا منتظرم برم بالا برجک
[پاسخ]
متواری پاسخ در تاريخ آبان ۱۴ام, ۱۳۹۴ ۰۰:۱۲:
باز یه برجکی هس که بعد از دفاع منتظرش باشی… من که پایاننامه رو دارم الکی کش میدم ببینم بعدش چه خاکی میخوام سرم بریزم
[پاسخ]
حامد پاسخ در تاريخ آبان ۱۵ام, ۱۳۹۴ ۱۲:۳۰:
بعدش شوعر کن. البته الانم دیر نیست. شایدم دیر باشه.
چَش چَش
خوب شد گفتی٬ اینم به گزینه هام اضافه شد :|
[پاسخ]