اصولا آدمایی که همش میگن چقدر زود گذشت و اصلا نفهمیدیم چی شد و عمر سریع میگذره و من کجام اینجا کیه، از جمله افرادی هستن که هیچ کار مفید و مضری توی زندگی بی بارشون انجام نمیدن و وقتی به گذشته نگاه می کنن فکر می کنن هیچ کاری نکردن و عمرشون بر باد رفته. از ماه رمضون پارسال تا ماه رمضون امسال تقریبا هیـــــچ اتفاقی واسه من نیفتاده و بی بخار و بی بو، مثل یک قطع نخاعی روی تخت افتاده بودم و سرگرم خواب بودم و همچنان به این کار مشغولم.
این روزا روند عادی زندگی برخی تغییر می کنه و برنامه شون رو طوری تنظیم می کنن که بتونن روزه بگیرن. و البته همونطوری هم که همه می دونن، روزه گرفتن مخصوصا توی این روزهای گرم و طولانی نه تنها برای بدن مفید نیست بلکه خیلی هم ضرر داره و پدر صاب بدن رو درمیاره علی الخصوص اگه خوب بدنی باشه.
به هرحال تعدادی هستن که برای ریا روزه می گیرن. بعضی هم بدون اینکه فلسفه ش رو بدونن و چون از بچگی بهشون گفتن باید روزه بگیری. عده ای هم برای اینکه یه چیزی از خدا میخوان و برای اینکه دلش رو بدست بیارن روزه می گیرن که من خودم جزو دسته ی آخرم. اما خیلی هم هستن که روزه گرفتن رو کاری احمقانه می دونن و به نظرشون هیچ سودی نداره که آدم صبح تا شب گشنگی بکشه. برخی هم معتقدن که خدایی وجود نداره و این قواعد برای سرگرم کردن مردم و سلطه بر اون هاست.
برای پاسخ به کسانی که به خدا اعتقاد ندارن میشه از برهان خلف و قضیه ی تالس استفاده کرد و بهشون گفت که اگه می تونن ثابت کنن خدایی وجود نداره و مسلما اون ها هم این روش رو به کار می گیرن و میگن ثابت کن خدا وجود داره و این دور تسلسل باطل همچنان ادامه داره تا جان ز تن درآید. البته استثنائاتی هم وجود داره و مثلا اگه یه طرف خانم جوان زیبارویی قرار داشته باشه حتما طرف مقابل – که پسر عذبی هم هست – کوتاه میاد و با دست و پا و همه جای دراز، پا به ورطه ی منجلاب تباهی می نهد.
به امید آن روز (کدوم روز؟ همون روزی که پا به منجلاب تباهی نهد؟) نه. همون روزی که یه طرف خانم جوان زیبارویی باشه.