احتمالا وقتی این سطور و می خونین، نتایج آرا اعلام شده و یا شور و شوق دور دوم رو دارین یا مایوس شدین و لب و لوچه اتون آویزونه و گفتم لوچه هوس آلوچه کردم. از اینا که تو درکه میفروشن و من تا حالا نخوردم چون بابام گفته بهداشتی نیست و ایضا غیر از یک بار هم گذرم به اونجاها نیفتاده.
اصولا آدمی هستم که خوره ی رای دادن دارم و برام مهم نیست فلانی چی میگه و چیکار می کنه و جو چطوریه. نه بخاطر اینکه حامی فلان نظامم و می فهمی مجبورم و یا تعصبی نسبت به این کار دارم. من رای میدم چون هیجان داره و وقتی نتایج اعلام میشه یا اونی که بهش رای دادم میاره یا نمیاره و این خیلی هیجان انگیزه مخصوصا تو مجلس و شوراها. صرفا فقط بخاطر هیجانش رای میدم اما نه … الان که فکر می کنم می بینم یه دلیل دیگه هم داره و اون گرفتن حال کساییه که ادعای از مابهترونی و دانای کلی دارن.
اولین باری که دست به این کار زدم سال ۸۴ بود. اون موقع سن رای پونزده سال بود. من از همون اوان کودکی مَنشی چپ گرایانه داشتم و دور اول به مصطفی معـ*ن رای دادم و مطمئن بودم حتما رای میاره و بعد که نتایج اعلام شد یک چیز خاصی خوردم. بالطبع دور دوم باید به هاشـ*ی رای می دادم و قصد همچین کاری هم داشتم اما یه روز که رفته بودم انقلاب سی دی بازی بخرم(!) یه شبنامه(!) از رو زمین برداشتم که نقل به مضمون نوشته بود همه خرپول ها و بالانشین ها به فلانی رای میدن پس مردم فقیر و روستایی و دورافتاده نشین چی؟ و در لحظه رعد و برقی زد و من متحول شدم و رایم صد و هشتاد و پنج درجه تغییر کرد.
چهار سال پیش هم باز همون منش نهادینه شده در وجودم سرشو باز کرد و تا ده روز قبل از روز رای گیری تصمیم داشتم رای به تغییر بدم اما جمیع عوامل مختلف باعث شد نظرم سیصد و شصت درجه بچرخه و یک محافظه کار تیر بشم. دلایل متقنی هم داشتم. حمایت قشر مرفه و سوسول!، توهین و سیاه نمایی شدید که متوجه بودم که خلاف واقع هستش و باید قبول کرد که اون موقع وضعیت نسبتا خوب بود. جو دانشگاه هم بی تاثیر نبود. دانشجوهایی که حداکثر مطالعه ی غیر درسیشون این بوده که یه بار از جلو روزنامه فروشی رد شده و تیتر خبرورزشی رو دیده بودن به یکباره فوق لیسانس علوم سیاسی شده بودن و ادعای اطلاعاتشون لایه ی اوزون رو جر می داد. اما تیر خلاص رو مشاهده ی کلیپ ورزشگاه آزادی زد که دخترا و پسرا دست در دست هم و در آغوش گرم یکدیگر بالا پایین می پریدن و اعضا و جوارحشون تکون تکون می خورد و همچنین بعضی از هنرمندا الفاظ زشتی رو نسبت به پرزیدنت اون موقع روا داشتن و بعدش هم که مناظره ها و … . اون زمان سایتم رو تا حد زیادی در حمایت از رئ*س جمبور اون موقع قرار دادم و تا الان هم که در خدمتتون هستم هنوز کامل به اصل خودم برنگشتم.
امروز به آقابنفشه رای دادم اما اگه بره دور دوم حتما به آقاشهرداره رای میدم. دلیلش اینه که دوست نداشتم یکی دو تا از کاندیدها برن دور دوم و چون آقاشهرداره به احتمال زیاد توی دور دوم حضور داره، در نتیجه به آقابنفشه رای دادم که اون دوتای دیگه نرن دور دوم. دلیل اینکه دور دوم هم به بنفشه رای نمیدم مشخصه دیگه. اگه نیست پس دو ساعته دارم فرش می بافم؟
بهت تبریک میگم
آقا بنفشه رئیس شد
اقا بنفشه رای اورد و زحمت مارو واسه دور دوم کم کرد
منم از رای دادن هیجانشو دوست دارم.هیجان نداره?چرااااا …. دارهههه
سلام
الآن که این نظرو میخونید دیگه با فراق بال به کاراتون میرسید چون مجبور نیسین جمعه باز برید تو صف .
تنها خوشحالی ای که دارم همینه
من حتی واسه نون گرفتن تو صف واینمیستادم . چه برسه به رأی دادن :-)
تو واقعن یه دگمِ افتضاحی
ولی خب، چه میشه کرد.
به من چرا؟
اگه هیجان داشت که دور دومم هیجان داشت دیگه. دوست داشتم بره یه هفته سرگرم می شدیم.
البته واسه رای دادن تو صف واینستادم و اصولا ساعت و جایی میرم که خلوت باشه
من که تو همین پست نوشتم که عقیده ام هی عوض شده چطور دگمم؟
همه جای دنیا رای میدن که یکی رئیس جم*هور شه اینجا رای میدن که یکی رئیس جمگور نشه .
به نظرم این قضیه ایرادی نداره. به هرحال تشخیص فرد نامناسب راحت تر از مناسبه.