بعضی اعمال هستن که از نظر قانونی جرم به حساب نمیان اما به لحاظ شرعی و عرفی گناه محسوب میشن. چه می دونم مثلا پشت سر کسی بد گفتن. یه سری کارا هم هستن که شرعا و اخلاقا مذموم نیستن اما قانونا جرمن. برفرض همراه نداشتن گواهینامه حین رانندگی. حالا طرف گواهینامه اشو تو خونه جا گذاشته ولی قانون مجازاتش میکنه.
اما بعضی کارا هستن که نه شرع و عرف بهش اشاره ای کردن و نه قانون محدودیت و جریمه ای براش درنظر گرفته. شاید زیرشاخه ای از ظلم باشن. شاید بخشی از عدم انسان دوستی. شاید مدلی از بی رحمی. هرکس میتونه تفاسیر متفاوتی از این تیپ اعمال داشته باشه. همه می دونن که این کارا رذل و خبیثه اما جرم و گناه به حساب نمیان و فکر کنم حتی خدا هم از این اعمال ساده گذر کرده. نمی دونم. شاید.
اکثرا کسی که این کارو انجام میده عمدی نداره ولی گویا خودش متوجه قساوت قلبش نمیشه. نمی فهمه تو دنیای اطرافش چه آشوبی به پا میشه. درک نمی کنه چه زندگی هایی رو به چالش می کشه. شاید هم می فهمه. نمی دونم. من هیچی نمی دونم. درحال حاضر شدم مصداق این شعر که چندسال پیش نمی دونم از کجام گفتم :
نمیشم رها و آزاد ، به برون راهی ندارم
زیر این شکنجه ی سخت ، نشاید دووم بیارم
لحظه های رفته ی من ، همه پوچ و بی ثمر شد
از همه اخبار عالم ، غیر غم دل بی خبر شد
پی نوشت : بابت این پستا معذرت میخوام.
نه حامد جان اینطور نیست، ، با اینکه حتی تو قوانین اجتماعی مجازاتی براش تعیین نشده ، اما خدا از اینکارا نمیگذره . ما آدما بخاطر تک تک کارایی که میکنم و حرفایی که می زنیم مسئولیم و باید بخاطر تک تکشون جوابگو باشیم . اگه دل کسی رو شکستیم ، اگه ….
:-)
امیدوارم همینطور باشه. منم دل شکوندم ولی بیشتر دلمو شکوندن.